نور  فردین

فردینی در آشیان دلم آمده

لیکن در شک و تردید است

شور احساسم را به رنگ شورعشق

زیر قدم هایش روزها فرش قرمزپهن کردم

صد البته

با مهرم بسیار پای بند شده است

منهم دست به سینه منتظر فرمان

آن فرشته با ایمانم

گفتم مهرم مهریه تو

سر به کلبه ام بزن و بیا بمان

خیال پروازبه ذهن ات نزند

با احترام

حلقه بگوش توام

فقط و فقط فرمان بده

این آرزوی من است

تو را داشته باشم

روزی صد بار شکر گذارم

چون تو تنها عشق منه مرداد ماهی

منوچهر فتیان پور (راد)

دانش عشق

در صف منت کشان،به عشق شیرینِ فرهادم

منتظربود وسینه سپرکنم و که نقاب بِهش دادم

گفتم از درد تو ای عشق دل مجنون می سوزد

توچه خواهی ونخواهی به ره عشقت استادم

دیگری گفت مثه آنی که بغض مانده درگلو

گفتم آری در تکاپو کلنگ ضربه بهِ کوه فرهادم

گفت مثه لبخند ماهی در دل دریای قشنگ

گفتم بر مومن و ترسا بگو من دلداده صیادم

گفت می دانم خامی قدر پخته شدن نمی فهمی

گفتم تازه تو بفهمی جزتوازهرکسی با استعدادم

گفتم گریه در خلوت کوچه بن بست تو می فهمی

گفت زین پله بالاتر نیا تا که بفهمی فردینی تند بادم

گفت راد بخدا گر من صید توام زهفت دولت آزادم

گفتم ای امید فردا فکر نکن از حال و استقبال افتادم

منوچهر فتیان پور (راد)