من پناهی به دل بی کسانت هستم

مرهمی بدل هر خسته ز هجرانت هستم

یک نوای از سر شوق تو رهایم دادن

درغم هجر تو من زار و پریشانت هستم

شور اشعار تو در عالم شعر نشانم دادن

ورنه به دام غصه وغم پنهانت هستم

چشم در راه تو در غربت بی روح زمین

سال ها در طلبت ،غرق تمنا یت هستم

گرشبی سما مرا سوی سرایت تو خواند

خوش ترین مهمان آن گریه دهانت هستم

بشنو پروانه به گرد سرو جانت تنها

محو در خاطره ی مهر و مهانت هستم

غافل از وسوسه ی نام و نشانت تا کِی

محمو در آن همه ایجاز و بیانت هستم

گر من اندر پی پیمان و جاه و جلالت بودم

کِی من اندر طلب جاه و مقامت هستم

فارغ از هر غم و اندوه وهجران شب تو

مست از آن باده و آوای کون و مکانت هستم

#منوچهر فتیان پور " متخلص (راد)