خواهان من امشب
خواهان من امشب بیامد بخوابم
خلوت شد ه دور سرم ،خواندی جوابم
"جا مانده ازعشق ممنوعه " هستی ؟
یادآور روزهای جوانی ،کرده خرابم
هرچند که این ره ،ببری درعالم مستی
درآتش عشق ام زبی راهه جمع کرده حسابم
کو دفتر شعرت که بنامم ،بستی بشعاری
عشق پنهانی توهرشب بسی، سخت بشمارم
طاقت بیار،طوفان بلا ازخانه خود کن دور
این مهر پاییزی عشقت ،برکت برده زیادم
دانی عشقت هرلحظه بخلوت مراکُشت
بی خود نباشد که غم عشق کم آورده بخوابم
منوچهر فتیان پور (راد)
+ نوشته شده در دوشنبه سوم آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱:۱۲ ق.ظ توسط منوچهر فتیان پور
|